
بالاخره موج انتقادات از اقدام وزیر کشاورزی در مواجه با یک کشاورز منتقد، حجتی را به واکنش واداشت. وزیری که آمده بود رضایت لاهوتی را برای ممانعت از ادامه پیگیری سؤالش جلب کند، ناگاه از چاله به چاه افتاد و کرسی وزارتی که برای حفظش رنج سفر به گیلان را به جان خریده بود، با […]
بالاخره موج انتقادات از اقدام وزیر کشاورزی در مواجه با یک کشاورز منتقد، حجتی را به واکنش واداشت. وزیری که آمده بود رضایت لاهوتی را برای ممانعت از ادامه پیگیری سؤالش جلب کند، ناگاه از چاله به چاه افتاد و کرسی وزارتی که برای حفظش رنج سفر به گیلان را به جان خریده بود، با چالش بزرگتری روبرو شد.
شاید وزیر هیچوقت تصور نمیکرد به خاطر لحن تمسخر آمیزش در بیان جملهای خطاب به یک کشاورز گیلانی، مجبور شود با صدور پیامی غیرمستقیم از این کشاورز گیلانی و تمام مردم گیلان عذرخواهی کند. گویا حجتی فکر میکرد گیلان هم مانند ایلام است و او هم میتواند مثل وزیر بهداشت به یک فرماندار توهین کند و آب از آب تکان نخورد (اینجا را بخوانید). شاید فکر کرده بود او هم میتواند مثل وزیر راه و شهرسازی، انتقادات یک مراجعهکننده مردمی را با توهین پاسخ دهد و هیچ اتفاقی نیفتد(اینجا را بخوانید)
جناب وزیر به یاد داشته باشید اینجا گیلان است و غیرت گیلانی حتی برخوردی تمسخرآمیز با یک کشاورز گیلانی را برنمیتابد. اگرچه پول هنگفت دولت از مالیات و عوارضی که چند برابر کردهاید و یارانهای که قطع نمودید در جیبتان است و صرف حاتمبخشیهایتان به رسانههای دولتی میشود، اما این استان هنوز رسانههایی دارد که مستقل و آزاد بوده و تحمل لحن تمسخرآمیز چون تو وزیری را حتی به یک کشاورز ندارند.
آقای وزیر همین اندازه که پیام دادهاید و گفتهاید که قصد بیاحترامی نداشتهاید و به خدا پناه بردهاید از توهین به بندگان خدا، برای ما که مطالبه آبروی کشاورز گیلانی را بسیار والاتر از ابزاری برای خودشیرینی سیاسی یا انتقامگیری حزبی میدانیم، کافی است.
آقای وزیر، بگذارید آنانی که تصور میکنند آبروی کشاورز گیلانی، نمدی است که ما از آن برای انتقامگیری از دولت کلاه دوختهایم، در تفکرات خود غوطهور باشند که اگر خوب بنگرند میبینند برای اندک خودشیرینی سیاسی، حتی باختن قافیه حفظ آبروی یک کشاورز گیلانی را برای خوشامد تو و نمایندگانت در این استان، اصلاً در تناقض باغیرت خود ندیدند.
آقای وزیر، یادتان نرود اینجا رسانههایی محلی و آزاد اما با مطالبه ملی دارد که عواملش خبرنگاری را نه شغل و منبع درآمد، بلکه علاقه و عشق خود میدانند.